روز مره گی بدون مامان
سلام نازی جون امروز مامانی اینا رفتن به سمت کربلا دیشب کاظمین بودن صبح رفتن کربلا سه روز اونجان بعدشم سه روز میرن نجف اخه پروازشون موقع برگشت از نجفه برا همین برنامشون اینجوری شد...انشاالله که سفر براشون پراز برکت و معنویت باشه و صحیح و سالم برگردن...امشبم منو تو قراره بریم خونه ی دوست جونیم اخه شوشو جونش نیست ما هم میخواییم بریم پیششون بخوابیم تا تنها نباشن فرداشب شوشو جونش میاد بعداز سه هفته...قول دادم برم براش موهاش و درست کنم...فرداشبم با خاله فاطی میخواییم بریم خونه ی مامانی جون بخوابیم صبحش برا مامانی جون اش پشت پا بپزیم...احتمالا بعدشم بریم تهران ولی من اصلا حال و حوصله ندارم تا مامانی جون نیاد نمیتاونم جایی برم خدایا خودت هر جور صلاح...
نویسنده :
مامانی
16:27