حسین حسین ، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 2 روز سن داره

ادم برفی کوچولو

مامانی جون رفت کربلا...

1392/3/10 16:11
نویسنده : مامانی
175 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر گلم خوبی مادری؟ من که اصلا خوب نیستم خیلی دلم گرفته مامانم نیست پیشم امروز دارن میرن کربلا ماساعت یک و نیم ظهر بردیمشون ترمینال با کاروان سوار اتوبوس بشن برن فرودگاه امام ساعت 7 بعداز ظهر پروازشونه به طرف بغداد امشب کاظمین میمونن وای خوش به سعادتشون خداکنه سفر و زیارت خوبی داشته باشن انشاالله امام حسین خودشون کمکشون کنه مامانبزرگم و 4تا دختراش بودن و با پسر خالم که قرار بود مردشون باشه ولی همین پای اتوبوسا فهمید که باید اجازه نامه داشته باشه اعصاب همه ریخت بهم بنده خدا حالا قراره فردا کاراشو بکنه اگه جور بشه بره خدا خودش کمک کنه طفلی خالم با چشم گریون رفت منم که اصلا حال و حوصله ندارم تو هم نشستی خونه ی مامانی رو کشیدی که مامانی تو اشپز خونه وایستاده میگی اینو کشیدم که دلم تنگ نشه براش مامان فدات شه...دیشب خونه ی مامانی بودیم نصفه شب بادایی امیر رفتیم حرم وای چقدر باصفا بود خیلی چسبید خدایا همه ی مسافران رو به خصوص مسافر های مارو صحیح سالم بادست پر از معنویت به مقصدشون برسون الاهی امین...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان مهسا
10 خرداد 92 16:21
سلام

موافق تبادل لینک هستین؟؟؟؟؟

بله عزیزم محک چقدر جالب بود انشاالله همشون شفا پیدا کنن
مامان نفس طلایی
14 خرداد 92 15:04
خوش به حالشون ...
طفلک پسر خاله ات .. کارش جور شد؟



نه خودش بعداز امتحاناش میره