میلاد امام حسین...
سلام نازی...امروز میلاد امام حسین علیه السلام است میلاد امام عشقمون اقامون اربابمون سرورمون....عیدت مبارک نازنینم...اقا جونم مهربونم میشه یه بار دیگه ما رو دعوت کنی بیاییم پابوست؟وای عجب حالی داره زیارتت... الهم ارزقنا کربلا...اقا جانم چشمانم به در کرامتت دوخته و دستانم به سوی تو دراز است...همه ی هستی ام به فدایت ارباب من...نازنینم دیروز صبح بابایی واسه یه سفر کاری اما پراز ثواب رفت دلیجان منو تو هم موندیم خونه ظهر ناهار رفتیم خونه ی خاله جون فاطی مامان ریحانه اونا هم تنها بودن عمو مهدی رفته بود تهران ماهم مزاحم خاله اینا شدیم کلی هم بهمون خوش گذشت دست خاله جون و ریحانه جون بی بلا... دیشبم مامانی و دایی طاها و مریم جون اومدن پیشمون تا ماتنها نباشیم الانم خونمونن لالا کردن منم هم دارم اشین و نگاه میکنم هم دارم تایپ میکنم چه مامان زرنگی داری ههههههههههههههه البته از اون ورم تا لنگ ظهر خوابم ههههههههههههههههههه دوست دارم عزیزم واااااااااای دلم واسه بابایی یه ذره شده...محسن جونم دوست دارم لحظه هارو میشمرم واسه دیدنت...بوس واسه همسر نازم و پسر نانازم