یه روزه شلوغ...
سلام گل باقالی...خوفی؟وااااااااااااااای مردم از شلوغی و ترافیک و گروووووووووووووووونی!!!! مجبوری نباشه کی حوصله داره از خونه بیاد بیرون...امروز خانومه خانوما شدم صبح زود از خواب پاشدم شما رو هم بیدار کردم با هم رفتیم خونه ی مامانی بعدشم خودم با خاله جون رفتم خیابونا رو متر کنم برات یه پارچه ی پالتوییه ناز خریدم که بدم خیاط برات بدوزه واااااای که مامان میشی حسابی...بعدشم دکمه واسه لباسم و یه پارچه ی مانتویی برا عید خریدم...ماشالا جای سوزن انداختن نبود از شلوغی...از اونجاهم یه دربست گرفتم رفتم مدرسه ی بابایی رفتیم یه کم خرید و اومدیم دنبالت مامانی هم برامون یه سبزی پلوی خوشمزه داد اووردیم خونه دستشون بی بلا الانم شما و بابایی لالا کردین منم باید کم کم آماده بشم برم دندونپزشکی...قربونت برم نانازیه من
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی