فرشته های رو زمین
سلام گنجشکک اشی مشی خوبی نازدار مامان منم خوبم خیلی خوبم میدونی امروز میخوام راجع به چی برات بنویسم از ماه رمضون امسال که چقدر بهمون خوش گذشت بهترین ماه رمضون عمرم بود چون هم پیش بابایی جون بودیم هم پیش دو تا فرشته رو زمین بودیم انسی جون و امنه جون دختر عمو های عزیزم که خیلی دوستشون دارم انسی جون مهندس کامپیوتر امنه جونم فیزیک هسته ای میخونه این دوتا فرشته خیلی برامون زحمت کشیدن عمو جون و منیر جون و عمو اکبر و که دیگه نگو.... خلاصه کلی بهمون خوش گذشت داشتم در مورد این دوتا فرشته میگفتم انسی جون طفلک با دهن روزه همش توی اشپزخونه هر چی که ما هوس میکردیم برامون درست میکرد امنه جونم ظرفا رو می شست شب تا صبح بیدار میموندیم کلی با هم صحبت و درد دل میکردیم منیر جون اینقدر گله که نگو با مامانیه تو مثل دوتا خواهر میمونن کلا حسین جونم اینو میگم که بدونی فامیلای بابا جون من همشون خوبن ولی این عموم و خوانوادش از همه بهترن عمو جونم خیلی دوست دارم چون مثل بابام هم مهربونی هم با نمک خب دیگه دلبرکم کم کم باید بریم اماده بشیم بریم نمایشگاه دفاع مقدس دوست دارم صورت مهربون تو غرق بوسه های من