حسین حسین ، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 29 روز سن داره

ادم برفی کوچولو

نیمی از خاطرات مشهد

1392/10/5 12:27
نویسنده : مامانی
397 بازدید
اشتراک گذاری

سلام ناز دلم خوبی مادری؟ زیارتت قبول عزیزم ما الان مشهدیم پیش امام رضای عزیزم فداش بشم که اینقدر مهربونن و هوای مارو حسابی دارن یکشنبه ظهر از قم راه افتادیم و تقریبا ساعت یازده شب رسیدیم سبزوار و رفتیم خونه ی دوست بابایی برامون ابگوشت نذری اووردن که خیلی عالی بود و رفتیم زیر کرسی و چای و میوه و لبو خوردیم و همونجا هم خوابیدیم خیلی چسبید صبح ساعت هشت بیدار شدیم برامون حلیم و اش شعله و نون تازه اووردن و نوش جان کردیم و راه افتادیم سمت مشهد تقریبا ظهر رسیدیم چون روز اربعین بود دور حرم و بسته بودن و ماهم یه راست رفتیم خونه ی مامان جون اونا هم برامون ناهار گرفتن و خوردیم و اماده شدیم برای مراسم شبم رفتیم حرم و بعدش اومدیم هتل صبح رفتیم حرم که خیلی خلوت و عالی بود خیلی چسبید جای همه خالی بعدشم رفتیم ناهار خوردیم و اومدیم هتل یه استراحت کوتاه و دوباره اماده شدیم که بریم روضه خونه ی دایی احمد اقا دوماد خاله جون طیبه خداروشکر خیلی مجلس خوبی بود از اونجاهم به مناسبت تولد اینجانب منو شما و بابایی رفتیم شیرموز ولایت بعدشم رفتیم حرم و زیارت و دعا و بعدش اومدیم هتل دیروز که چهارشنبه بود ناهار خونه ی خاله جون طیبه بودیم البته صبحش رفتیم حرم نماز ظهر و عصرمون و خوندیم و رفتیم دنبال اقاجون اینا رفتیم خونه ی خاله جون ناهارم برامون زحمت کشیده بون کباب گرفته بودن و قرمه سبزی و خورش به درست کرده بودن دستشون بی بلا تا عصر اونجا بودیم و  شما هم حسابی با محمد مهدی و امیر حسین بازی کردی و حسابی با هم دوست شدین و موقع خدا حافظی باهم روبوسی کردین و بعدش با مامان جون و اقا جون رفتیم حرم نماز خوندیم و دعا و زیارت و از هم خداحافظی کردیم اونا اژانس گرفتن و رفتن خونه ماهم رفتیم هتل شام خوردیم و اومدیم بالا که بخوابیم امروز صبحم رفتیم چهارتا فیش غذای امام رضا جون و گرفتیم بعدش رفتیم بازار یه دور زدیم از اونجا هم رفتیم حرم و بابایی جون موند منو شما چون خسته بودیم تازه رسیدیم هتل شما مشغول بازی هستی و منم پای نتم فردا ناهار مهمون امام رضا جون مهربونم هستیم شاید شبم بمونیم صبح شنبه حرکت کنیم شایدم همون جمعه بعد از ناهار راه بیفتیم تا ببینیم خدا جون چی بخواد دوست دارم نازنینم امام رضا جون مهربونم عاشقتم که اینقدر به ما لطف داری و یه زیارت باصفا قسمتمون کردی فداتون بشم اقای خوبی ها...همسر عزیزم ازت ممنونم که هر کاری میکنی که به ما خوش بگذره عاشقتمماچبغل

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان ریحان جیگر
6 دی 92 20:50
سلام عزیزم. زیارتتون قبول. خوش به سعادتتون. امام رضا جان اونقدر کریم و مهمون نواز هستن که وقتی کسی میرسه خدمتشون دل ما رو هم با خودش می بره.
مامانی
پاسخ
سلام عزیزم ممنون انشاالله به زودی قسمت خودتون بشه
مامان نفس طلایی
7 دی 92 20:54
سلام عزیزم خوش به سعادتتون ... زیارت ها قبول ... حسابی دلم باهاتون بود ... الهی همیشه به زیارت باشین
مامانی
پاسخ
سلام عزیزم ممنون انشاالله به زودی قسمت خودتون بشه
ارغوان و امير عباس (دوقلوها)
23 دی 92 14:25
تولدت مبارک
مامانی
پاسخ
ممنون عزیزم